Tuesday, October 24, 2006

dastane tavalode ensan dastane .............

داستان تولد انسان داستان حضرت آدم نيست.
آري يك روز كه در جهان هستي هيچ چيز نبود و فقط من بودم در يك زمان ي كه نامش را شب قدر نهادم تصميم گرفتم تا متجلي شوم و بيا فرينم يك جهان پر عظمتي را و لذا در آن شب طراحي كردم و تدبير كردم و تعيين كردم كه چه بيافرينم
كهكشان ها چگونه ، منظومه ها چگونه ،خورسيد چگونه ، زمين چگونه ،ماهي ها چگونه و ...........
و هر آنچه را اراده كردم طراحي كردم و از فردايش آفريدم و جهان با اين همه عظمت و زيبايي خلق شد.
ولي وقتي نگاه كردم به جهان هستي ام ديدم كه دنياي از تحير است از دل هر اتمش و تا كران بي كرانه كهكشان هايش ولي هرگز برايم مهم نبود به قول زميني ها چنگي به دلم نزد .
پس ثصميم و اراده كردم پديده ي ديگري بيافرينم كه در جهان هستيم شاهكار باشد و اشرف مخلوقاتم و سرامد همه ِ كائناتم باشد.
دوست داشتم آينه اي بيافرينم كه هر وقت در اين آينه مي نگرم تصوير زيبا و جلوه هاي زيباي خودم را ببينم و با چنين احساسي تو را نه حضرت آدم را و دقيقا تو را آفريدم و اصلا تنها بودم و دوست داشتم معشوق و محبوبي بيا فرينم كه هر دم با او معاشقه كنم و لذا با چنين احساسي ابتدا عشق را آفريدم به عنوان زيبا ترين پديده ي جهان هستي ام و بعد خود مبتلا شدم و عاشق تمام عيار شدم و حال براي معاشقه اراده كردم و تا محبوبي بيافرينم تا در اين معاشقه شركت كنم و با چنين احساسي شروع كردم با دستهاي مباركم تو را نه حضرت آدم را تو را آفريدم و آنجا كه انديشه را در ذهن زيباي تو تعبيه كردم ( كه فقط تو داري به عنوان فكر)و ديدم كه اين عزيز هر آنچه را اراده كند مي تواند مي تواند خلق كند يعني خودم خواسته بودم و برام متعجب كننده نبود كه هر آنچه را اراده كني بدست مي آوري ولي تو روحي نداشتي و همچنان افتاده بودي و
لازم بود براي تكميل خلقت تو، از حجايي روحي در تو مي دميدم . ولي هر چه فكر كردم به اين دردانه ام، به اين محبوبم، به اين معشوقم ، و به يك خداي ديگر كه در واقع اين نقش را دارد، هر چه فكر كردم ديدم هيچ روحي زيبنده اين عزيز محبوب نيست، الا روح خودم و لذا از روح خود در تو دميدم و تو بر خواستي و بلند شدي ، انسان شدي ، خدا شدي ، و به محض اينكه من نگاهي به قد و قواره تو كردم بي هختيار بر تو كلامي گفتم كه براي هيچ يك از كائناتم نگفته بودم ، فتبارك الله احسن الخالقين . آفرين بر تو .
وقتي تو را اينگونه آفريدم و بر خود آفرين گفتم و بلا فاصله تو را به رخ ملائكه كشيدم و گفتم اي ملائكه
بياييد ( اني جاعل في العهد الخليفه) من در روي كره ي زمين براي خود جانشين آفريدم ، و گفتم سجده اش كنيد و ملائك به پاي تو افتادند و تو را سجده كردند و آنجا كه از سجده ي تو بر خواستند از همان لحظه معاشقه ي خدا با تو شروع شد و خداوند تو را در آغوش گرفت و در اين روند معاشقه ي زيبا ، نجوا كدر كه اي عزيز ما از رگ گردن به تو نزديك تر شده ايم . و اي عزيز دلم ، تو همواره در آغوش مني و من تو را در صحنه ي زندگي زمين نخواهم گذارد.همه ي توجه و حواس من معطوف به توست و من هذ آنچه را كه در آسمانها و زمين است به تسخير تو در آورده ام و بدان كه من تمام جهان هستي و ذرات عالم را براي تو
آفريدم ، و تو را براي خود، براي خود كه معاشقه بكنم .
تو ولي بدان اي بنده ي شايسته و هشيار من مباش در وادي غفلت ها بلكه در وادي هشياري ها بايد بداني كه فقط از من بخواهي ، ولي هشيار باس و آگاه باش و انديشه كن اي قائم مقام من ،اي خود يك خداي مبارك كه خود را دست كم بگيري بر تو باد كرامت انسانيت ، بر تو باد عزت نفست ريا، بر تو باد شجاعتت،رسالتت، احساست،ايمانت،مغروريتت، تقوايت، مبادا غافل باشي كه اگر از خود غفلت كني همه ي زندگي را مي بازي .و اگر در فضاي انديشه ها باور كني به تمام دستاورد هاي يك زندگي زيبا مي رسي و در نهايت در آغوش من به بهشت خود من مي آيي و آنجا كه اعتراض مي كني به خاطريك اشتباه كوچك و يك تار مو.اينگونه تو را عذاب مي دهم چه كسي گفته اينطور است ، تو كه جاي خود داري . من خق بندهاي را كه يك عمر ، هشتاد سال ف ميرود و گناه مي كند واصلا اسمي از من نمي آورد باز هم اين من هستم كه مي روم و منت كشي مي كنم و براي عزيز دلم پيامبرم را مي فرستم ، كه به بندهام بگو كه اي بنده اي كه رفتي و يك عمر در فضايي از غفلت ها از من هم غافل شدي ولي مبادا كه از كه از رحمت حق مايوس شوي بيا! خداوند همه ي گناهان تو را مي بخشد و خدا يك لخظه بازگشت و هشياري تو را مي خواهد تا آغوش گرمش را به تو بدهد و تو را با دنيايي از عشق و احساس به بهشت خود ببرد .آري خدا موجودبهانه گيري است كه بهشتش را به تو به
بهانه ايي مي دهد نه به بهايي، چه كسي است كه بتواند قانونمندي هاي جهان هستي را اجرا كند وبهاي بهشت را بپردازد و مسلم است كه خداي رحمان با ما با فضيلتش رفتار مي كند نه با عذابش
داستان تولد انسان داستان حضرت آدم نيست .آري ،يك روزي در جهان هستي هيچ چيز نبود و فقط من بودم .
در يك زماني كه نامش را شب قدر نهادم تصميم گرفتم تا متجعلي شوم و بيا فرينم ، كهكشانها چگونه، منظومه ها چگونه ، دريا ها چگونه و.............
اين متن رو يكي از دوستان خوبم به من داد بخونم منم خوشم اومد گذاشتم اينجا كه شما هم بخونيد
مرسي از دوسته خوبم سميه

Wednesday, October 18, 2006

Googoosh Live In Concert



















Googoosh
Live In Concert
MADISON SOUARE GARDEN
OCTOBER 21 ST ,2006
NEW YORK

Saturday, October 14, 2006

Ax haye concerte googoosh dar tapesh

دیشب در برنامه ی امیر قاسمی، مهران توکلی، سعیذ نوشین فر و یک خانمی که اسمش فكر كنم آزيتا بود ،
حرف از گوگوش بود و
کنسرت های کئاک تئاتر.
سعید نوشین فر که در دو کنسرت 7&8 اکتبر حضور داشته ، عکس هایی از این دو شب از کنسرت و گوگوش عزیز گرفته بود که در این برنامه این عکس ها ی زیبا رو نشون دادند.
موقع ای که این عکس ها نمایش داده میشد امیر قاسمی هم توضیحاتی در رابطه با هر کئام از عکس ها میداد و با این جمله که
امروز یک ایرانی بر روی صحنه ی کداک می درخشد شروع به تعریف کرد.
در رابطه با بگراند زیبای شب دوم و این که جقدر زیباست و بعد با دیدن هر یک از عکس ها ی گوگوش می گفت زیبا ، بسیار زیبا
،چقدر قشنگ بود باریکلا ، عکس ها چقدر به آدم انرژی میده به صحبت ها ی خودش در رابطه با این دو کنسرت ادامه داد.
امیر قاسمی در ادامه ی صحبت هایش به این موضوع اشاره می کند: این برای تماشاچی های ما هم تازگی داره چون بعد از 4
یا 5 سال عکس گوگوش یا مهرداد رو در این شبکه میبینند، هم برای ما تازگی داره هم برای هم برای تماشاچی
هامون.
و گفت همه ی این عکس ها می تونه یک بوستر زیبا باشه
با دیدن یکی از عکس ها مهران توکلی گفت انجا اختمالا آهنگ همصدای خوبم رو می خونه که امیر قاسمی گفت که نه ژست این عکس من رو یاد آهنگ طلاق یا خلوت می ندازه
برای من که حیلی جالب بود که چطور بعد از این همه مدت امیر قاسمی این کار رو انجام داد
نظر شما چیه ، خوشال میشم اگه نظرتون رو در این قسمت بنویسید

Wednesday, October 11, 2006

Kodak theatre 8 October 2006(Concert)

دومين شب پياپى كنسرت گوگوش در سالن زيبا و مجلل كداك تئاتر همانند شب قبل مملو از جمعيت بود
با نواخته شدن آهنگ طلاق شب آواز يكى ديگر از ترانه بازيها ى گوگوش آغاز شد.
گوگوش زيبا تر از هميشه متفاوت تر از هميشه بر روي صحنه ظاهر شد.
يك شب زيبا و فراموش نشدنى.
آهنگ هاى طلاق، پرسش، اتق من، دريايى ، هجرت ، و يك مدلى زيبا از ترانه هاى قديمى (دو پنجره ، باور كن ، حرف )غزل شيشه اى ،شب سفيد، آهوى عشق، ستاره آى ستاره ، آى مردم مردم، پل، من آمده ام، مرداب ، من و گنجشك هاى خونه ،خوابم يا بيدارم،كولى ،ماه پيشونى ،آخرين خبر( كه به صورت دو صدايى توسط گوگوش عزيز و مهرداد عزيز اجرا شد) آهنگ ارمنى زيپور، پيشكش، سكينه داى قزى ، غريب آشنا، بمون تا بمونم ، جاده ، و يك مدلى زيباى ديگه از ترانه هاى قديمى (نيمه ى گمشده ى من‌،نمياد ، كنج كلاه خان ، و آهنگ خلوت كه پايان بخش اين شب زيبا و فراموش نشدنى بود
براى خواندن و ديدن عكس ها ى كنسرت به روى لينك زير مراجعه كنيد

Tuesday, October 10, 2006

Kodak theatre 7 October 2006(concert)

سر انجام روز موعود فرا رسيد.
گوگوش بزرگ بانوى هنر ايران بار ديگر شهر لس آنجلس را با صداى زيبا يش ترانه باران كرد .
ترانه هاى زيبايى كه گوگوش عزيز در اين شب زيبا اجرا كرد ، طلاق، پرسش ، اتاق من ،شب سپيد (كه براى اولين بار توسط گوگوش عزيز در اين كنسرت اجرا شد)،آفتابى ،مرهم، با هم، پل، من آمده ام، مرداب،كوير، كولى ، گل بى گلدون ، ماه پيشونى ، آخرين خبر ( اين ترانه به صورت دو صدايى توسط گوگوش عزيز و مهرداد عزيز اجرا شد)، ترانه ى ارمنى زيپور، يك مدلى زيبا شامل ترانه هاى ( همسفر ، غريب آشنا، من و تو ، كوه ، بمون تا بمونم، سكينه دايگيزى ، جاده ، يك مدلى زيباى ديگر از ترانه ها ى قديمى (نيمه ى گمشده ى من ، نمياد ، كج كلاه خان ) ، پيشكش و در آخر هم ترانه ى زيبا ى خلوت پايان بخش اين شب زيبا بود
يك شب فراموش نشدنى و زيبا مانند ديكر كنسرت هاى گوگوش عزيز كه درخاطر تمام كسانى كه در اين كنسرت حضور داشتند پاك نخواهد شد
با تشكر از سايت كوكوش دات تيوى براىاين كزارش زيبا .
براى خوندن كزارش كامل تر اين كنسرت به
مراجعه كنيد

Wednesday, October 04, 2006

Googoosh&ahange talagh

امروز داشتم كانال هاى ماهواررو بالا پايين مى كردم به يكى از كانال هاى تركيه كه رسيدم ديديم داره موزيك آهنگ طلاق پخش مى شه .
تعجب كردم چون تا حالا نديده بودم كه تركيه بخواد آهنگ گوگوش رو پخش كنه ،
چند ثانيه گذشت متوجه شدم كه يكى از خواننده هاى مطرح ترك داره اين آهنگ رو مى خونه البته با كمى تغيير.
موزيك همون موزيك آهنك طلاقه، ريتم و نوع خوندن همونه فقط شعرش عوض شده
خواننده ى اين آهنك :دنيز سكى هستش و اسم اين آنگ رو هم گذاشتن آفدمم به معنى نمى بخشم
با اينكه سعى كرده به سبك گوگوش اين ترانه رو اجرا كنه اما متاسفانه نتونسته